مبارزه برای افزایش دستمزد
گفتگو با نسرين رمضانعلى

یک دنیای بهتر: مساله افزایش دستمزد همواره یک مساله حاد در جنبش کارگری بوده است. امسال نیز در شرایطی به زمان تعیین حداقل دستمزد نزدیک میشویم که افزایش قیمتها سیر سرسام آور و وحشتناکی بخود گرفته است. چه تقلاهائی در جنبش کارگری پیرامون مساله افزایش دستمزد به چشم میخورد؟

نسرین رمضانعلی: ببینید هر سال در تقریبا از اواسط پاییز بحث حداقل دستمزدها شروع می شود و کشمکشی در بخشهای مختلف و مرکزى کارگری را شاهد هستیم و در نهایت از جانب دولت حداقلی تعیین می شود که با این حداقل دستمزد با توجه به نرخ تورم فقط میشود نان خشک خورد. ما در عین حال شاهد گسترش مبارزات کارگران هستیم که یکی از اساسى ترین خواستهاى اين مبارزات افزایش دستمزد است. در اين مبارزات به هر درجه کارگران متشکل و یک صدا بودند٬ موفق شدند افزایش دستمزد را به کارفرما تحمیل کنند. در تقریبا خیلی از مراکز اعتراضات به پایین بودن دستمزد و مبارزه برای افزایش دستمزد٬ اگر چه حقوق پایه همان بوده٬ اما کارفرما را مجبور کرده که فرضا در حق شیف و یا اضافه کاری یا بدی آب هوا و کار سخت و زیان آور دستمزد را بالا ببرد. در بخشهائی که مرکز کارگری یک صنعت مهمی نبوده یا اینکه کارگران پراکنده بودند متاسفانه کمتر شاهد موفقیت کارگران بودیم .

اما شرایط امسال با سالهای گذشته کاملا متفاوت است. اولا نرخ بیکار سازی خیلی بالا بوده٬ دوما حذف سوبسیدها و سوما تحریمها باعث شده که قدرت خرید طبقه کارگر در یک کلام به صفر برسد. یعنی دیگر کارگران باید به دنبال شغلهای سومی باشند که به قول کارگران شغل کاذب است .امسال کلا ما شاهد یک حرکتهائی رو به جلو در جنبش کارگری بودیم. اعتراضات مدام کارگران برای امنیت شغلی٬ برای افزایش دستمزد در جريان بوده و بخشا شاهد بودیم که با تاخیر یک یا چند روزه در پرداخت دستمزدها٬ کارفرماها با عکس العمل کارگران روبرو شده اند.  

در حال حاضر در صنایع مهم و مراکز تولیدی کشور اعتراض براى افزايش دستمزد و ديگر مطالبات کارگران از جمله تشکل ادامه دارد. در موراد زيادى مطالبات کارگران چندین ماه است روی میز کارفرما است. در مراکز دیگر این درجه از قدرت به دو دلیل کمتر مشاهده می شود. یکی پراکنده بودن کارگران و دوم مرکز تولیدی از نظر دولت و کارفرما بود و نبودش فرقی بحالشان نمیکند. سياست کارفرماها در اين مرکز تلاش براى پراکنده کردن هر چه بیشتر صفوف کارگران و متقاعد کردن آنها با نشان دادن ارتش وسيع بیکارى است.

بگذارید مثالی بزنم که مشخص شود. ذوب آهن صنعت مهمی است. طی سال جاری شمسی اعتراضات  زیادی در این مرکز در جریان بود و کارگران ذوب آهن توانستند به یک سری از خواستهایشان دست یابند. بحث افزایش دستمزد مدتى است طرح شده است و کارگران محکم ایستاده اند و خواستار افزایش دستمزد بر اساس نرخ تورم هستند. کارفرما و مدیریت و اداره کار دست در دست هم مشغول توطئه هستند و شروع کردند به گزینش کردن و به این بهانه میخواهند تعدادی را اخراج کنند و فضای متحدی که اونجاست را در هم بشکنند. توطئه از این قبل علیه کارگران زیاد است و بنظرم و تا آنجا که حزب در جریان است تعیین دستمزدها با رقم تعیین نشده است و بیشتر درصدی و نرخ تورم را مبنا کردند.

یک دنیای بهتر: کارفرمایان و مدافعین کارفرما میگویند هر افزایش دستمزدی با افزایش قیمتها مواجه خواهد شد و نتیجتا تغییری در قدرت خرید کارگر و زندگی مردم نخواهد داشت. پاسخ شما چیست؟

نسرین رمضانعلی: اتفاقا این بحث سالهای گذشته خیلی مطرح بود و پاسخی بود در مقابل طبقه کارگر که خواستار افزایش دستمزد بود. امسال کمتر به اين ترفند رياکارانه و دروغ متوسل ميشوند و بيشتر ارتش وسيع بیکارى را نشان کارگران میدهند. ميگويند حقوق همین است که هست٬ می خواهید یا نه؟ در کشور بیکار زیاد داریم! بی شرمانه تر از همه این است که میگویند کارگر افغانی با حقوق خیلی کمتر از این راضی به کار کردن است! یعنی کارگر بیکار و کارگر مهاجر را در مقابل کارگر شاغل قرار می دهند. این سیاست کثیف و ارتجاعی را باید مرتبا افشا کرد که چطوری طبقه کارگر را می خواهند آگاهانه بجان هم بیندازند.

بنظر من امسال در کنار بحث افزایش دستمزدها باید خواهان بیمه بيکارى مکفی برای بیکاران شد. کارگران اگر به اين مسئله پاسخ محکمی ندهند و در کنار مبارزه هر روزه شان خواهان بیمه بيکارى مکفی برای کارگران بیکار نباشند٬ خواهان امنیت شغلی و تشکل و ديگر حقوق برحق شان نباشند٬ دولت سرمایه داری اسلامى تلاش می کند از سياست تفرقه و رقابت بين کارگران استفاده بکند. آنجا که کارگران موفق بودند٬ آنجا که کارگران به خواستهایشان دست یافتند٬ آنجا که قدرتنمائی کردند٬ توانستند کارفرماها را وادار به عقب نشینی کنند. افزایش دستمزد به معنای بالا رفتن قیمتها نیست. دادن دستمزد بيشتر صرفا پرداخت بخشى از حقوق واقعى طبقه کارگر و کاهش سود سرمايه است و ربطى به افزايش قيمتها ندارد. قيمتها در بازار روى روال خودش تعيين ميشود. در پاسخ به اين تبليغات باید این را گفت که اقتصاد بحران زده و به بن بست رسیده حکومت اسلامی تنها ضربه اى میخواهد تا عین دیوار برلین فرو بریزد و مردم بر آوار جمهورى اسلامى برقصند .

امسال خیلی تلاش میشود کارگران را به آرامش دعوت کنند. از یک طرف سرکوب و تهدید و ارعاب براه  است  و از طرف دیگر بحران اقتصادی و تهدید تحریمهای بعدی را بهانه میکنند. اما یک واقعیت را کارگران بخوبی می دانند؛ شکم گرسنه قانون نمی شناسد .

یک دنیای بهتر: مساله میزان حداقل دستمزد همواره یک مساله مورد کشمکش در خود جنبش کارگری نیز بوده است. گرایشاتی افزایش دستمزد بر مبنای نیازهای یک زندگی انسانی و استانداردهای جامعه کنونی را "زیاد خواهی" و "خارج از مقدورات سرمایه" و "غیر قابل حصول" میدانند. خواهان افزایش دستمزد اما در چهارچوب مقدرات دولت و کارفرمایان هستند. پاسخ شما به این گرایش چیست؟

نسرین رمضانعلی:  ببینید این بحث سالهاست طرح میشود. اگر در قسمت عمیق استخر باشیم بیشتر مسائل را متوجه می شویم و اتفاقا می بینیم این بحث بخشا حتی شاید بی ربط به مبارزه کارگران باشد. همین حالا در بخشهای زیادی از مراکز مهم مثل نفت٬ گاز٬ برق٬ پتروشیمى ها و ... کارگران حقوقشان بالای یک میلیون است. البته باید اینجوری حساب بکنیم که  پایه حقوقی به اضافه تخصص و به اضافه سابقه کار و بعد یکسری از اینها ردیف میشود. در اين بحث اشاره به نکته اى جالب است: چند وقت پیش با تعدادی از کارگران بحث داغ و جدیمان سر همين دستمزد پايه و اضافه دستمزد بود. آنها می گفتند دولت بر اساس پایه حقوقی مالیات می گیرد. بنابراین بگذار همان 3600 را مالیات بگیرد. وقتی من دارم جون می کنم میخواهم پول بیشتری داشته باشم و از زندگی بهتری برخوردار باشم. بنابراین پایه حقوق کم اما مبارزه ما بر سر مزایاى جانبی است که حقوقمان بالا برود. کارگران بحث افزايش پایه حقوقی را تخیلی می بینند.
 
و البته باید این را هم ببینیم که داریم چنین خبری را از چه منبعی دریافت می کنیم. کارگری که حداقل 800 هزارتومان کرایه خونه میده٬ در تهران منظورم است٬ گوشت را کیلوئی 20 هزار تومان و نان را 100 تومان میگیرد و تخم مرغ را دونه ای 60 تومان می خرد و شیر ماست را باید در صف منتظر بماند٬ برایش درخواست حقوق به نسبت نرخ تورم خواستی واقعی است. اما با پراکندگی طبقه کارگر و نداشتن تشکلهای رسميت يافته و واقعی٬ آنچه منعکس میشود معلوم نیست از کجا آمده است؟ بنظر من اگر برویم و با کارگران مصاحبه کنیم که نظر شما در مورد دستمزدها چيست بیشتر متوجه خواهیم شد که کارگران دقيقا چه ميخواهند. کارگری که مجبور است 3 شغل داشته باشد٬ اگر حقوق هر سه شغل را روى هم بگذارد٬ شايد بشود همان حقوقی که مطالبه اش است.
 
یک دنیای بهتر: برای پیشبرد یک مبارزه موثر در زمینه افزایش دستمزد چه باید کرد؟

نسرین رمضانعلی:  حزب ما و در جریان مصاحبه و نوشته های رفقا مرتب تاکید کردیم طبقه کارگر بجز نیروی متحد خود هیچ ابزار دیگری برای رسیدن به خواستهایش ندارد. در مقابل این تعرض آشکار به معيشت طبقه کارگر٬ در مقابل سياست توطئه و عوض کردن این پیمانکار یا آن مدیریت٬ و غيره بايد ايستاد. کارگران باید تلاش کنند که متکی به مجمع عمومی و تشکلهای شورائی خود باشند. مدتها است که در خیلی از مراکز کارگرى وقتی کارگران جمع می شوند و تصمیم میگیرند٬ و در واقع مجمع عمومی کارگران است که تصمیمات خود را در این مجامع میگیرند و به سراغ پیمانکار یا مدیریت و کارفرما می روند٬ کارفرما تلاش می کند بگوید ما به هر تک نفر از کارگران پاسخگو هستیم! ما با جمع طرف نیستیم!

همينطور سياست تفرقه بين کارگران را با روشهاى ديگرى هم پيش ميبرند. مثلا واگذارى قسمتهاى مختلف مراکز بزرگ کارگری به پیمانکاران متعدد و شرکتهای مختلف. اين سياست اگرچه در اساس براى صرفه جوئى سرمايه و ارزان تمام کردن توليد است اما تعهد کارفرما نسبت به کارگر را نيز از ميان ميبرد. و اين کارفرماها با دادن حقوقهای ناهمگون مختلف تلاش ميکنند فضائی ایجاد کنند که کارگران نه بصورت متشکل و یکصدا خواستهایشان را طرح کنند بلکه در جمعهای کمتر و کوچکتر با آنها ظاهر شوند. کارگران اما دست این مزدوران سرمایه را خوانده اند. برای همین در یکسری از مراکز کارگرى به راحتی کارفرما و مدیریت و پیمانکار نمی تواند کارگران را با این توطئه ها دور بزند.

اما اینها کافی نیست. بنظرم وضعیت و موقعیتی که طبقه کارگر در ایران دارد چنان درگیر يک لقمه نانش کردند که وقتی 10 نفر از کارگران ایران خودرو در حادثه ای دلخراش جان خود را از دست میدهند و دهها نفر زخمی می شوند٬ پیامهای تسلیت از جانب هم طبقه اى هايشان برای خانواده همکاران و دوستانشان ارسال نمیشود. چه باید کرد؟ اینجا باید رو به فعالین و رهبران رادیکال سوسیالیست کرد و گفت رفقا دسترسی به خواستهایمان و برای بهبود شرایط زندگی مشقتباری که بهمان تحمیل کردند٬ هر کجا هستیم حتی در جمعهای کوچک هم باید متکی به نیروی خودمان باشیم. باید مجامع عمومی را سازمان بدهیم. باید نمایندگان واقعی خودمان را انتخاب کنیم. باید شوراهای خودمان را هر چه بیشتر گسترش بدهیم. باید از هر ابزاری استفاده کنیم که در مقابل این پراکندگی که درون صفوف طبقه کارگر است بایستیم. مجامع عمومی یکی از بهترین اشکالی و ظرفی است که کارگران خواستهای خود را فرموله کنند و متحدانه در مقابل کارفرما و سرمایه داران بایستند.

اگر پیمانکاران و کارفرمایان اتحادیه خود را دارند تا علیه ما سیاستهای ضد انسانیشان را یک کاسه کنند٬ ما هم بعنوان طبقه کارگر ظرفمان برای متشکل شدن و یک کاسه شدن قدرتمان مجامع عمومی است که بايد بطور روتین برگزار کنیم. در یک کلام اگر می خواهیم دستمزدها را بالا ببریم و رژیم را به عقب برانیم باید تشکلهای خود را سازمان بدهیم. من فکر می کنم در این اوضاع  شوراهای محلات را باید وسیعا ایجاد کرد. خانواده های کارگری باید اون نیروی قوی باشند که در محیط زیست با ایجاد مجامع عمومی و شوراها مبارزات برای افزایش دستمزد را نه تنها حمایت می کنند بلکه نقش اساسی ایفا خواهند کرد. باید همه جا اعلام کرد که خواست ما یک زندگی بهتر است و افزايش دستمزد مطابق با افزايش نرخ تورم ميخواهيم. باید وسیعا تجربیات را به بخشهاى مختلف طبقه کارگر انتقال دهیم و پلهائی تاکنون ایجاد شده بین مراکز کارگری را گسترش دهیم. بايد از تجربیات مراکزی که بطور روتین مجامع عمومی خود را برگزار میکنند و شوراهای خود را ایجاد کردند استفاده کنيم. *